89/1/30
10:49 ع
حضرت شیطان
به سر تاجش نهادیم و سر تاراج ما دارد
سر تاراج ایل خسته ی محتاج ما دارد
خراج ملک را برده ست اما باز می بینم
نگاهی پر طمع در کاسه ی اوماج ما دارد
بگو با شاه که می افتد از بالا بلندی ها
که پا بر شانه های زخمی معراج ما دارد
ز ما پیلان جنگی لشکرش خالی ست فردا روز
اگر چه تخت و تاج امروز، خود از عاج ما دارد
چه با ما می کند سر صخرگی ؟ آیا نمی داند؟
که ساحل هرچه را از برکت امواج ما دارد
به خود بالیدم از تعریف یار مهربان اما
ندانستم که آخر سر ، سر حرٌ اج *ما دارد
حریم کعبه را گشتند اما حضرت شیطان
طوافی بر حرام سفره ی حجٌاج ما دارد
ندارد شیخ ما بر منبر ایمان خلوصی را
که بر بالای دار کافری حلاج ما دارد
اسفند88-تبریز
*گاه حَرّاج با تشدید راء تلفظ کنند. (لغت نامه ی دهخدا)
عجیب دنیایی است دنیای ما...دامپزشکی خوانده ام!...تا آخر دکترای درد!!اما....غزل دوست همیشه های من است؛... در لحظاتی که دارو کفاف نمی دهد ...نوشداروی غزل از راه می رسد. هنرجوی سینما هم هستم... ... جرایم دیگری هم مرتکب شده ام.