ایران ستیزان با استناد به ابیاتی از شاهنامه که از زبان شخصیت های داستان در هنگامه ی جنگ و ستیز و جدل بیان شده است ، در پی" ضد زن " جلوه دادن فردوسی و اثر گرانسنگ وی برمی آیند.این کار درست مانند آن است که آیه ای از قرآن کریم را که از زبان کفار و در انکار خدا بیان شده است بریده و با استناد به آن ، نعوذ بالله قرآن را اثری ضد توحیدی معرفی کنیم!
این در حالی است که شاهنامه پر است از ابیاتی که در ستایش زنان پارسا و از زبان خود حکیم طوس سروده شده است.
در زمانی که اعراب بازگشته به جاهلیت پیش از اسلام و اقوام ترک و هندو فرزند دختر را ناپسند می شمردند ، شاعر ملی ایران به تاسی از فرهنگ شیعی و ایرانی می سراید:
چو فرزند باشد به آیین و فر
گرامی به دل بر ! چه ماده چه نر
...
نگاه فردوسی به زن ،آنجا که درباره ی زن نیک سخن می گوید آنچنان آسمانی و الهی است که می گوید:
هم از زن بود دین یزدان به پای
یلان را به نیکی بود رهنمای
...
دانای طوس زن را هم از جلوه گاه جمالی و و هم از تجلی گاه جلالی می ستاید و می سراید:
اگر پـارسا باشد و رایـــــزن
یکی گــنج باشد پـراکنده زن
به ویژه که باشد به بالا بلـند
فروهشته تا پای مشکین کمند
خردمند و با دانش و ناز و شرم
سخن گفتن ِ نیــک و آوای نرم