92/5/7
5:36 ع
آیا می دانید که :
1-شدت تخریب بنی امیه علیه امام علی به حدی بود که زمانی که خبر ضربت خوردن ایشان در محراب ، به شام رسید، مردم شام با تعجب از همدیگر می پرسیدند :" مگر علی نماز می خواند؟؟؟؟؟".
یعنی تنها ضربت خوردن و شهادتی چنین مظلومانه ، می توانست پرده های دروغ دستگاه تبلیغاتی بنی امیه را بدرد.
2-بعد از صلح امام حسن ع ، تا ده ها سال ،نزدیک به هفتاد هزار منبر در سراسر جهان اسلام ، علیه امام علی (ع) و له معاویه خطبه می خواندند.
3-سنت خطبه خوانی علیه امام علی را دو نفر از بنی امیه نقض کردند:
برای اولین بار معاویه بن یزید ، پسر یزید در دوره ی خلافت چند روزه اش ؛ معاویه دوم که تحت تعلیم معلمی شیعه مذهب قرار داشت، پس از مرگ یزید، به منبر رفت و بر پدر و جد خود لعنت فرستاد و مدح علی و اولاد علی گفت.وی خلافت را حق اولاد فاطمه س دانست .بلافاصله معلم وی زنده به گور و تمام اختیارات حکومتی اش سلب شد و چند ماه بعد به شکل بی سر و صدایی درگذشت.
برای دومین بار ، عمر بن عبدالعزیز _که اموی نسب اما عمری مسلک بود _ دستور توقف لعن علی (ع) را صادر کرد که گویا وضعیت پس از او ،به روال سابق باز نگشت.
4-شیعه کشی از همان فردا روز رحلت پیامبر آغاز شد.دشمنان اهل بیت ، بی شرمانه ، در اولین جنایت خود ، دختر پیامبر را هدف قرار دادند.و در ادامه تک تک امامان شیعه را به قتل رساندند.در طول تاریخ علاوه بر امامان و امامزادگان ، هزاران چهره برجسته ی دیگر نیز ، به دلیل تشیع به قتل رسیده اند.در بین این افراد ، نام صحابه ی پیغمبر، فلاسفه ی بزرگ و،فقهای نامی و سیاستمداران و وزرا نیز به چشم می خورند.از برجسته ترین چهره ها ،می توان به حجر بن عدی، کمیل بن زیاد ،شیخ شهاب الدین سهروردی،حسنک وزیر،شهید محمد باقر صدر و سایر شهدای فقه شیعه اشاره کرد.
5-حکومت ها و گروه هایی در تاریخ بودند که نسل کشی شیعیان را در دستور کار خود قرار دادند.خوارج، بنی امیه ،بنی عباس ،آل زبیر، عثمانیان ،ایوبیان،بعث عراق، طالبان،سپاه صحابه،القاعده و ...از برجسته ترین نمونه ها هستند.
حجاج بن یوسف 120 هزار مرد و زن و کودک را به جرم تشیع کشت.مصعب ابن زبیر فقط در یک روز 5 هزار شیعه ی سپاه مختار را پس از تسلیم گردن زد.خلفای عثمانی ، میلیون ها شیعه را در اناتولی و مناطق کردنشین قتل عام کردند تا روند سریع شیعی شدن قلمرو خود را که پس از قدرت گرفتن حکومت صفوی اغاز شده بود بگیرند.ایوبیان همین بلا را بر سر فاطمیون در مصر آوردند.صدام پس از جنگ اول خلیج فارس و پس از اینکه شیعیان، جنوب عراق را به تصرف خود در آوردند ، با چراغ سبز آمریکا نزدیک به نیم میلیون شیعه را در عرض یک ماه قتل عام کرد.طالبان ده ها هزار شیعه را در مزار شریف و کابل کشتند.همین شیعیان مظلوم ، به دست نیروهای احمد شاه مسعود نیز کشته می شدند.سپاه صحابه و القاعده و گروهک های وابسته، مسئول انفجار ها و کشتارهایی هستند که روزانه شیعیان و علویان پاکستان، سوریه ، عراق و گهگاه بلوچستان ایران را هدف قرار می دهند.
سازمان سیا پیش بینی کرده است که در صورت سقوط بشار اسد، میلیون ها شیعه و علوی کشتار و اخراج خواهند شد.پیروزی های اخیر اسد و رفع خطر سقوط وی ،خبر خوبی برای شیعیان است.گرچه در حال حاضر به طور منظم ،روزانه صد ها شیعه در عراق و سوریه و پاکستان و افغانستان سلاخی می شوند.
6-شیعیان به غیر از دوره صفویه که دوره بغض گشایی ناشی از صدها سال سرکوب شدنشان بود، هر زمان به قدرت رسیدند ، بحث اتحاد و برادری با اهل سنت را مطرح کردند.از برجسته ترین منادیان وحدت در میان شیعیان می توان به سید جمال الدین اسد آبادی و امام خمینی اشاره کرد.اما اهل سنت هر جا به قدرت رسیده اند و به قول معروف حس کرده اند که خرشان از پل گذشته ، به نفرت پراکنی علیه شیعه رو آورده اند.بارز ترین نمونه ، همین اخوان المسلمین و گروه های اقماری آن نظیر حماس است که ده ها سال بر سفره ی جمهوری اسلامی مشغول خورش بودند و با توهم به قدرت رسیدن در مصر ، به ایران هراسی و شیعه ستیزی رو آوردند .حال البته قیافه ی این جماعت نمک ناشناس پس از سقوط آزاد مرسی دیدنی ست.
با تمام این احوال و با وجود این نسل کشی همیشه جاری بر علیه شیعه ،اما:
هنوز نام علی ، بیشترین نام انتخابی برای نوزادان در میان حتی اهل سنت است.حتی در میان دشمن ترین دشمنان مکتب اهل بیت، کمتر دیوانه ای حاضر است ، نام فرزندش را معاویه بگذارد.روز به روز بر تعداد شیعیان افزوده می شود.روز به روز نفوذ دولت های شیعی افزایش پیدا می کند .دولت های ضد شیعی ، روز به روز در آتش خشم ملت هایشان می سوزند.کشورهایی مثل مصر در آستانه ی تشیع قرار دارند؛به نحوی که هسته های متعصب در مصر از حضور چند نفر جهانگرد ایرانی می ترسند ....
92/1/5
1:41 ص
آیا گرگ ، جانوری اساطیری در فرهنگ آذربایجان بوده است؟؟
نگاهی گذرا به فرهنگ ملل ، نشان می دهد که هر ملت ، جانوری را بر اساس روحیات و نیاز های خود ،عزیز شمرده و تا بدانجا پیش می رود که در نهایت نقش اسطوره ای در فرهنگ خود برای او قائل می شود.بر این اساس مثلا هندیان که به علت تراکم جمعیت زیاد و فقر ، همیشه در گرسنگی زیسته اند، گاو را به عنوان حیوانی مولد مواد غذایی ، عزیز داشته و اساطیری اش کرده اند.همچنین فرانسویان، که مردمانی برتری جوی و پرخاشگر بوده اند، این صفات خود را در خروس جسته و تا بدانجا خروس را بزرگ کرده اند که تصویر خروس ، نقش پرچم شان شده است.
در میان اعراب و ایرانیان نیز ، حیواناتی مانند اسب، شتر، شیر و ....بعد افسانه یافته اند که بی ارتباط با نیاز ها و خلقیات آنان نبوده است.
در بررسی دیگری ، آنچه خود نمایی می کند، و یک رهیافت کلیدی برای پاسخ دادن به سوال طرح شده ی ماست،این نکته ی مهم است که حیوانات اسطوره ای در میان ملل خود، عزیزند.تا جایی که حتی مورد پرستش قرار می گیرند و نخبگان آن قوم به خصوص پهلوانان .... ،نام آن حیوان را به عنوان لقب دریافت می کنند.تشبیه قهرمانان ورزشی به خروس در فرانسه و همچنین شیر در میان اعراب و ایرانیان امری مسبوق به سابقه فراوان است.
در آذربایجان و فرهنگ آذری نیز در تداوم فرهنگ ملی ایرانی ، "شیر" با مترادف هایش "شئر" و "اصلان" حیوان اسطوره ای بوده و هست.به طور مثال ، همیشه جوانمردان و یلان آذربایجان، پیشوند "شیر" را بر نام خود داشته اند.همین طور در امثال و حکم آذربایجانی ، شیر و اصلان است که حاکم است.
حال به سوال مطرح شده در تیتر این نوشتار پاسخ بدهیم:
بله.گرگ نمی تواند حیوان اسطوره ای ما آذربایجانی ها باشد.ما آذری ها همیشه نگاهی منفی به گرگ داشته ایم.در امثال و حکم ما، گرگ نماد دزدی، توحش و درندگی ست.در فرهنگ عوام، عموما گدایان، انسان های حریص و طماع به گرگ تشبیه می شوند.در ترکی در توصیف کسی که نگاه زشت و ناپاکی دارد گفته می شود:
"قورد کیمین باخیر..."
در عوض در توصیف کسی که نگاهی پر آرامش و همراه با شجاعت دارد گفته می شود:
"شئر کیمین باخیر"
در سراسر تبریز و آذربایجان اگر بگردیم ، یک آدم معتبر و مورد احترام پیدا نمی کنیم که پیشوند گرگ را بر نامش نهاده باشند.اساسا کسی اگر با پیشوند نام گرگ ، معروف شده باشد، احتمالا به دزدی و رذالت اشتغال داشته و مورد نفرت مردم بوده است.
حال کمی تامل کنید و پاسخ دهید؟
گرگ باشیم یا شیر؟
90/10/23
2:43 ع
نفرین به تو تندیس آزادی
دیدند دست افشان و پاکوبان تو را امروز
بر نعش خونین یلی از خطه ایران
زان پس که آشفتی
خواب هزار و یک شب بغداد را دیروز
نفرین به تو تندیس آزادی
هرجا که قلبی پاره شد هرجا دلی لرزید
هرجا که نعش بی گناهی بر زمین غلطید
تو ایستاده بودی آنجا می زدی لبخند
با آن نگاه خیره و مرموز
در چشم ها کابوس کشتن آتش افروزی
نفرین به تو تندیس آزادی
رضا شیبانی-21دی 90
روز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن
عجیب دنیایی است دنیای ما...دامپزشکی خوانده ام!...تا آخر دکترای درد!!اما....غزل دوست همیشه های من است؛... در لحظاتی که دارو کفاف نمی دهد ...نوشداروی غزل از راه می رسد. هنرجوی سینما هم هستم... ... جرایم دیگری هم مرتکب شده ام.