92/1/5
1:41 ص
آیا گرگ ، جانوری اساطیری در فرهنگ آذربایجان بوده است؟؟
نگاهی گذرا به فرهنگ ملل ، نشان می دهد که هر ملت ، جانوری را بر اساس روحیات و نیاز های خود ،عزیز شمرده و تا بدانجا پیش می رود که در نهایت نقش اسطوره ای در فرهنگ خود برای او قائل می شود.بر این اساس مثلا هندیان که به علت تراکم جمعیت زیاد و فقر ، همیشه در گرسنگی زیسته اند، گاو را به عنوان حیوانی مولد مواد غذایی ، عزیز داشته و اساطیری اش کرده اند.همچنین فرانسویان، که مردمانی برتری جوی و پرخاشگر بوده اند، این صفات خود را در خروس جسته و تا بدانجا خروس را بزرگ کرده اند که تصویر خروس ، نقش پرچم شان شده است.
در میان اعراب و ایرانیان نیز ، حیواناتی مانند اسب، شتر، شیر و ....بعد افسانه یافته اند که بی ارتباط با نیاز ها و خلقیات آنان نبوده است.
در بررسی دیگری ، آنچه خود نمایی می کند، و یک رهیافت کلیدی برای پاسخ دادن به سوال طرح شده ی ماست،این نکته ی مهم است که حیوانات اسطوره ای در میان ملل خود، عزیزند.تا جایی که حتی مورد پرستش قرار می گیرند و نخبگان آن قوم به خصوص پهلوانان .... ،نام آن حیوان را به عنوان لقب دریافت می کنند.تشبیه قهرمانان ورزشی به خروس در فرانسه و همچنین شیر در میان اعراب و ایرانیان امری مسبوق به سابقه فراوان است.
در آذربایجان و فرهنگ آذری نیز در تداوم فرهنگ ملی ایرانی ، "شیر" با مترادف هایش "شئر" و "اصلان" حیوان اسطوره ای بوده و هست.به طور مثال ، همیشه جوانمردان و یلان آذربایجان، پیشوند "شیر" را بر نام خود داشته اند.همین طور در امثال و حکم آذربایجانی ، شیر و اصلان است که حاکم است.
حال به سوال مطرح شده در تیتر این نوشتار پاسخ بدهیم:
بله.گرگ نمی تواند حیوان اسطوره ای ما آذربایجانی ها باشد.ما آذری ها همیشه نگاهی منفی به گرگ داشته ایم.در امثال و حکم ما، گرگ نماد دزدی، توحش و درندگی ست.در فرهنگ عوام، عموما گدایان، انسان های حریص و طماع به گرگ تشبیه می شوند.در ترکی در توصیف کسی که نگاه زشت و ناپاکی دارد گفته می شود:
"قورد کیمین باخیر..."
در عوض در توصیف کسی که نگاهی پر آرامش و همراه با شجاعت دارد گفته می شود:
"شئر کیمین باخیر"
در سراسر تبریز و آذربایجان اگر بگردیم ، یک آدم معتبر و مورد احترام پیدا نمی کنیم که پیشوند گرگ را بر نامش نهاده باشند.اساسا کسی اگر با پیشوند نام گرگ ، معروف شده باشد، احتمالا به دزدی و رذالت اشتغال داشته و مورد نفرت مردم بوده است.
حال کمی تامل کنید و پاسخ دهید؟
گرگ باشیم یا شیر؟
عجیب دنیایی است دنیای ما...دامپزشکی خوانده ام!...تا آخر دکترای درد!!اما....غزل دوست همیشه های من است؛... در لحظاتی که دارو کفاف نمی دهد ...نوشداروی غزل از راه می رسد. هنرجوی سینما هم هستم... ... جرایم دیگری هم مرتکب شده ام.