93/6/10
4:48 ع
متاسفانه جریان بی سوادی در ادبیات ترکی ، کباده کش زبان شناسی و زبان دانی شده و هر نظر و باوری را که در راستای منویات مهمل سیاسی خود نمی بیند ؛ به شتم بی ادبی می نوازد.تنها هنر این جماعت استفاده از کلمات روسی و یونانی و عربی جهت ادبی و معیار کردن زبان ترکی است!!
از یکی از این افراد که به جای کلمه ی آقا از کلمه ی جنابلار استفاده می کرد پرسیدم :
چرا نمی گویی آقا ؟؟
دلیل آورد که :
چون آقا فارسی است و فارس ها استفاده می کنند من طبق زبان ادبی ترکی از جنابلار استفاده می کنم!!
طرف آن قدر بی سواد بود که نمی دانست (یا طبق استراتژی یادش نداده بودند) اتفاقا کلمه ی آقا کلمه ای ترکی است و از ترکی وارد فارسی شده است!...و یا معتقد بود اگر به جای روزنامه و دانشگاه از گازت و یونیورسیته استفاده کند به ترکی ادبی دست یافته است!
گذشته از چنین نبوغ ها و نخبگی های رایج در این جماعت ، این ها البته چنان که اشاره شد هنر دیگری هم دارند؛ خوب، فحش و تهمت بلدند...
پی نوشت:
استراتژی آنانی که این جماعتک بی سواد را کنترل از راه دور می کنند ، این است که باید در ترکی ترک زبانان ایران هر نقطه ی مشترکی با فارسی از بین برود.حتی اگر این نقطه ی مشترک، چند کلمه باشد و حتی اگر این چند کلمه ترکی هم باشند!یعنی کلماتی مثل آقا و خانم گیرم که ترکی باشند؛اما چون در فارسی مستعملند نباید در ترکی استفاده شوند.حیله ای است به شدت شیطانی .
93/6/2
3:53 ع
93/5/24
7:8 ع
قاطعانه می گویم خیلی از این پیج های فیس بوکی که اخیرا راه افتاده اند و پشت اسم ایرانیت ، به ترک زبان ها توهین می کنند ، توسط خود پان ترکیست ها اداره می شوند.بعد از ده سال تعمق جدی در روش های حرکتی پان ترکیسم ،این جریان هشتاد چهره را خوب می شناسم.پان ترکیسم یک جسم لاغر رو به موت است که از "جوک قومیتی" تنفس مصنوعی می گیرد.
93/5/21
10:44 ص
منتقدین رییس جمهور قبلی خیلی گرمشان بود و باید آب را جایی می ریختند که می سوخت.بر عکس منتقدین رییس جمهور فعلی سردشان است و می لرزند و باید بروند به جهنم ؛ یعنی جایی که گرمشان بشود.بزدل سیاسی بودنشان هم که بماند.
ظاهرا راز و رمزی در صندلی ریاست جمهوری ایران است که نشینندگانش را دهن پرت و بی ادب می کند.یکی هم قبل ترها بود که منتقدانش مثل گاو تحلیل می کردند.و آن دیگری که خیلی ادعای آزادی اندیشه داشت اما در سخنرانی عمومی رو به جمعیت شعار دهنده فرموده بود: " می دهم دستگیرتان می کنند."
93/5/17
6:24 ع
لحظه ای بود ؛ به چشم تو اگر دل بستم
عمر بود آه...رمانی که از او دل کندم...
عجیب دنیایی است دنیای ما...دامپزشکی خوانده ام!...تا آخر دکترای درد!!اما....غزل دوست همیشه های من است؛... در لحظاتی که دارو کفاف نمی دهد ...نوشداروی غزل از راه می رسد. هنرجوی سینما هم هستم... ... جرایم دیگری هم مرتکب شده ام.